جدول جو
جدول جو

معنی علی بن جباب - جستجوی لغت در جدول جو

علی بن جباب
(عَ)
ابن جباب، علی بن محمد بن سلیمان بن علی بن سلیمان بن حسن انصاری غرناطی، مشهور به ابن جباب و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی انصاری (ابن محمد بن سلیمان بن...) شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ لَ)
ابن جنّاب بن هبل بن عبدالله بن کنانه بن بکر بن عوف بن عذره بن زیداللات بن رفیده بن ثور بن کلب، و او از فرزندان اسد بن وبره بن تغلب بن حلوان بن عمران بن الحاف (یا الحافی) بن قضاعه است. وی جدی جاهلی است و چنانکه از نسب او پیداست از کنانۀ عذره و از قضاعه بوده است که آنان از قحطانیه باشند. و از جمله فرزندان او کعب و عبیدالله هستند. و بنی معقل نیز به وی منسوبند. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 819 از تاریخ ابن خلدون ج 2 ص 248 و نهایهالارب قلقشندی و الانساب سمعانی و لسان العرب ابن منظور) (از الاعلام زرکلی از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر ج 2 ص 149 و نهایهالارب ص 300 و السبائک ص 30 و تاج العروس ج 1 ص 407)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن صباغ. علی بن حمید صعیدی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن صباغ یا ابن حمزه. رجوع به علی صعیدی (ابن حمید...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن شهاب. علی بن شهاب بن حسن بن محمد همدانی مسعودی، مشهور به ابن شهاب. رجوع به علی مسعودی (ابن شهاب بن حسن بن محمد...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن لبال. علی بن احمد بن علی شریشی، مشهور به ابن لبال و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی شریشی (ابن احمد بن علی...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن غراب، مکنّی به ابوالولید. محدث بود. ورجوع به ابوالولید (علی بن...) شود. ابن الندیم گوید:وی فقیه و از مشایخ شیعه و راوی فقه از ائمه بود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عباس بن اسماعیل بن ابی سهل بن نوبخت نوبختی، مکنّی به ابوالحسین. رجوع به علی نوبختی (ابن عباس بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن بواب، علی بن هلال بغدادی، مشهور به ابن بواب و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن بواب و علی بن هلال... شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن جدا، علی بن حسین بن احمد بن ابراهیم عکبری، مشهور به ابن جدا و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی عکبری (ابن حسین بن احمدبن...) شود
لغت نامه دهخدا